ما برای اينكه با فقه آشنائی مختصری پيدا كنيم لازم است كه با ابواب و
رؤوس مسائل فقه آشنا شويم . قبلا گفتيم كه دائره فقه بسيار وسيع است ،
زيرا شامل همه موضوعاتی است كه اسلام در آن موارد دستور عملی دارد .
از ميان تعليمات اسلامی ، تنها معارف اسلامی ، و ديگر اخلاق و تربيت
اسلامی است كه از حوزه فقه خارج است . آنچه در دائره فقه مطرح میشود ،
امروز در علوم متعدد و متنوع مطرح است و درباره آنها تحقيق و كاوش
میشود .
اولين مطلبی كه لازم است يادآوری شود اين است كه آيا اين مسائل گسترده
فقهی به نحوی دسته بندی شده و تقسيمی بر مبنای صحيح روی آنها صورت گرفته
است يا خير ؟
پاسخ اين است كه متأسفانه خير . تقسيم و دسته بندی
معروف همان است كه محقق حلی صاحب " شرايع " در كتاب " شرايع "
آورده است و شهيد اول در كتاب " قواعد " اندكی درباره آن توضيحاتی
داده است . عجيب اين است كه شارحان زبردست كتاب شرايع از قبيل شهيد
ثانی در " مسالك " و سيد محمد نوه او در كتاب " مدارك " و شيخ
محمد حسن نجفی در " جواهر " كوچكترين تفسير و توضيحی درباره تقسيم محقق
نكرده و ندادهاند ! خود شهيد اول نيز در كتاب " لمعه " از روش محقق
پيروی نكرده است .
به هر حال دسته بندی و تقسيم محقق بدينگونه است كه ابواب فقه را بر
چهار قسم دانسته است : عبادات ، عقود ، ايقاعات ، احكام .
اين تقسيم بر اين اساس است كه كارهائی كه انسان بايد بر ميزان شرعی
آنها را انجام دهد يا به نحوی است كه قصد تقرب به خداوند در آنها شرط
شده است ، يعنی صرفا برای خدا بايد انجام شود و اگر قصد و غرضی ديگر در
كار باشد تكليف ساقط نمیشود و بايد دوباره صورت گيرد ، يا چنين نيست ؟
اگر از نوع اول باشد " عبادت " ناميده میشود مانند نماز و روزه و
خمس و زكات و حج و غيره . اينگونه كارها را در فقه " عبادات "
مینامند .
اما اگر از نوع دوم باشد ، يعنی قصد قربت شرط صحت آن نباشد ، و فرضا
به قصد و غرضی ديگر نيز صورت گيرد صحيح است ، بر دو قسم است : يا اين
است كه وقوع آن موقوف به اجراء صيغه خاص نيست ، و يا هست .
اگر موقوف به اجراء صيغه خاص نباشد " احكام " ناميده میشوند ،
مانند ارث ، حدود ، ديات و غيره ، و اگر موقوف به اجراء
صيغه خاص باشد اين نيز به نوبه خود دو نوع است : يا اين است كه آن
صيغه بايد وسيله دو طرف خوانده شود ، يكی طرف ايجاب باشد و ديگری طرف
قبول ، و يا آنكه نيازی به دو طرف ندارد ، صيغهای است يك جانبه .
اگر از نوع اول باشد " عقد " ناميده میشود ، مانند بيع و اجاره و
نكاح كه يك طرف ايجاب میكند و طرف ديگر قبول . و اگر صرفا يك فرد به
تنهائی میتواند اجرا كند بدون نياز به طرف ديگر " ايقاع " ناميده
میشود . مانند " ابراء " يعنی صرف نظر كردن از طلب خود ، يا طلاق و يا
عتق . ما بعدا درباره اين تقسيم و ساير تقسيمات بحث خواهيم كرد .
محقق حلی در اين تقسيم بندی مجموع ابواب فقه را چهل و هشت باب قرار
داده است . ده باب را " عبادات " ، پانزده باب را " عقود " ،
يازده باب را " ايقاعات " و دوازده باب را " احكام " خوانده است
. ولی بعدا خواهيم ديد كه عملا اين شمارهها به هم خورده است .
ضمنا اين نكته نا گفته نماند كه در قرن اول و دوم هجری كتبی كه نوشته
میشد ، درباره يك يا چند موضوع فقهی نوشته میشد نه درباره همه موضوعات
. مثلا در كتب تراجم میخوانيم كه فلان شخص كتابی در " صلوش " و فلان
شخص ديگر كتابی در " اجاره " و سومی كتابی در " نكاح " نوشته است .
از اينرو در دورههای بعد نيز كه جوامع فقهی ( يعنی كتب جامع همه دوره
فقه ) نوشته شد ، ابواب فقه هر كدام تحت عنوان " كتاب " ياد میشود .
رسم بر اين است كه بجای اينكه بنويسند " باب الصلوش " يا " باب
الحج " مینويسند .
" كتاب الصلوش " يا " كتاب الحج " .
اكنون ما ابواب و رؤوس مسائل فقهی را به ترتيب " شرايع " محقق حلی
و به نقل از آن كتاب ذكر میكنيم .
عبادات
" محقق " ده كتاب عبادات را به اين ترتيب ذكر میكند :
. 1 كتاب الطهارش . طهارت بر دو قسم است : طهارت از خبث يا
آلودگيهای ظاهری و جسمی و عارضی ، و طهارت از حدث يعنی آلودگی معنوی
طبعی . طهارت از خبث عبارت است از تطهير بدن يا لباس يا چيز ديگر از
امور ده گانهای كه اصطلاحا نجاسات خوانده میشوند از قبيل : بول ، غايط ،
خون ، منی ، ميته و غيره ، و طهارت از حدث عبارت است از وضو و غسل و
تيمم كه شرط عبادات از قبيل نماز و طواف است و با يك سلسله اعمال
طبيعی مانند خواب ، ادرار ، جنابت و غيره باطل میشود و بايد تجديد شود.
. 2 كتاب الصلوش . در اين كتاب درباره نمازهای واجب يعنی نمازهای
يوميه ، نماز عيدين ، نماز ميت ، نماز آيات ، نماز طواف و نمازهای
نافله يعنی نمازهای مستحبی از قبيل نوافل يوميه و غيره ، و درباره شرائط
و اركان و مقدمات و موانع و قواطع و خلل نماز ، و همچنين درباره انواع
نماز از قبيل نماز حاضر و نماز مسافر و يا نماز فرادی و نماز جماعت ، يا
نماز اداء و نماز قضاء به تفصيل بحث میشود .
. 3 كتاب الزكوش . زكات نوعی پرداخت مالی است شبيه به ماليات كه
به نه چيز تعلق میگيرد : طلا ، نقره ، گندم ، جو ، خرما ، مويز ، گاو ،
گوسفند ، شتر . در فقه درباره شرائط تعلق زكات به اين امور نه گانه و
درباره مقدار زكات و درباره مصرف آن كه به چه مصارفی بايد برسد بحث
میشود . در قرآن " زكات " غالبا هم رديف نماز ذكر میشود . در قرآن از
مسائل زكات فقط مصارف آن توضيح داده شده است ، آنجا كه میفرمايد :
« انما الصدقات للفقراء و المساكين و العاملين عليها و المولفة قلوبهم
و فی الرقاب و الغارمين و فی سبيل الله و ابن السبيل ».
صدقات برای نيازمندان و تهيدستان و مأموران جمع آوری آنها ، و مردمی
كه بايد دل آنها به دست آيد ، و در راه آزادی بردگان ، و قرض داران و
در راه خيری كه به خدا منتهی میگردد و مسافران بی توشه میباشد .
. 4 كتاب الخمس . خمس نيز مانند زكات نوعی پرداخت مالی شبيه
ماليات است . خمس يعنی يك پنجم . از نظر اهل تسنن تنها غنائم جنگی
است كه يك پنجم آن به عنوان خمس بايد به بيت المال منتقل شود و صرف
مصالح عموم گردد . ولی از نظر شيعه غنائم جنگی يكی از چيزهائی است كه
بايد خمس آن پرداخت شود . علاوه بر آن ، معادن ، گنجها ، مالهای مخلوط
به حرام كه تشخيص آنها و مالك آنها مقدور نيست ، زمينی كه كافر ذمی از
مسلمانان میخرد ، آنچه از طريق غواصی به دست میآيد و مازاد عوائد
پاورقی :
. 1 سوره توبه ، آيه . 60
سالانه نيز بايد تخميس شوند و خمس آنها داده شود . خمس در مذهب شيعه
بودجه هنگفتی است كه قسمت مهم بودجه يك كشور را میتواند تأمين كند .
. 5 كتاب الصوم . صوم يعنی روزه . چنانكه میدانيم در حال روزه از
خوردن و آشاميدن ، آميزش جنسی و سر زير آب فرو كردن و غبار غليظ به حلق
فرو بردن و برخی چيزهای ديگر بايد اجتناب كرد . هر سال قمری يك ماه
يعنی ماه مبارك رمضان بر هر مكلف بالغی كه عذری نداشته باشد واجب است
روزه بگيرد . روزه به طور كلی در غير ماه رمضان مستحب است . دو روز در
سال روزه حرام است : عيد فطر و عيد اضحی . بعضی روزها روزه مكروه است
مانند روز عاشورا .
. 6 كتاب الاعتكاف . اعتكاف به حسب معنی لغوی يعنی مقيم شدن در يك
محل معين . ولی در اصطلاح فقهی عبارت است از نوعی عبادت كه انسان سه
روز يا بيشتر در مسجد مقيم میشود و پا بيرون نمیگذارد و هر سه روز روزه
میگيرد . اين كار شرائط و احكامی دارد كه در فقه مسطور است . اعتكاف فی
حد ذاته مستحب است نه واجب ، ولی اگر انسان آن را شروع كرد و دو روز
گذشت روز سوم واجب میشود . اعتكاف بايد در مسجد الحرام يا مسجد النبی
يا مسجد كوفه يا مسجد بصره صورت گيرد و حداقل اين است كه در يك مسجد
جامع يك شهر صورت گيرد . اعتكاف در مساجد كوچك جايز نيست . پيغمبر
اكرم دهه آخر رمضان اعتكاف
میفرمود .
. 7 كتاب الحج . حج همان عمل معروفی است كه در مكه و اطراف مكه
وسيله حجاج انجام میشود و معمولا توأم با عمره است . اعمال حج عبارت
است از :
احرام در مكه ، وقوف در سرزمين عرفات ، وقوف شبانه در سرزمين مشعر ،
رمی جمرش العقبه ، قربانی ، حلق يا تقصير ، طواف ، نماز طواف ، سعی بين
صفا و مروش ، و طواف النساء ، نماز طواف النساء ، رمی جمرات ، بيتوته
در منی .
. 8 كتاب العمرش . عمرش نيز نوعی حج كوچك است . ولی معمولا برای حجاج
واجب است كه اول عمره را بجا آورند و بعد حج را . اعمال عمرش عبارت
است از :
احرام در يكی از ميقاتها ، طواف خانه كعبه ، نماز طواف ، سعی بين صفا
و مروه ، تقصير .
شيخ بهائی برای اينكه اعمال عمره و حج و ترتيب آنها در اذهان طلاب
باقی بماند آنها را با رمز حرف اول آنها در يك شعر جمع كرده است و آن
اين است :
" اطرست " للعمرش اجعل نهج |
" او وارنحط رس طرمر " لحج |
به اين ترتيب :
الف = احرام
ط = طواف
ر = ركعتين طواف
س = سعی بين صفا و مروه
ت = تقصير
مجموع اينها كلمه " اطرست " را تشكيل میدهد كه رمز عمره است . و
باز :
الف = احرام
و = وقوف در عرفات
و = وقوف در مشعرالحرام
الف = افاضه ( يعنی كوچ كردن ) از عرفات و مشعر به سرزمين منا .
ر = رمی جمرش العقبه .
ن = نحر يعنی قربانی .
ح = حلق يعنی تراشيدن سر ، و برای كسی كه حج او حج اول نيست چيدن
مقداری مو يا ناخن .
ط = طواف حج .
ر = ركعتين طواف حج .
س = سعی ميان صفا و مروه .
ط = طواف النساء .
ر = ركعتين طواف .
م = مبيت ( يعنی بيتوته ) در منا .
ر = رمی جمرات .
بنابر آنچه ما اعمال حج را شرح داديم مجموع اعمال سيزده تا است ولی در
اين شعر چهارده تا آمده است . سر مطلب اين است كه
شيخ بهائی افاضه از عرفات و مشعر ، يعنی كوچ كردن از آنجا به طرف منا
را عملی مستقل شمرده است ، در صورتی كه عمل مستقل نيست .
. 9 كتاب الجهاد . در اين كتاب مسئله جنگهای اسلامی مطرح است . اسلام
دين اجتماعی و مسئوليتهای اجتماعی است . از اين رو جهاد در متن دستورات
اسلام قرار گرفته است . جهاد بر دو قسم است : ابتدائی و دفاعی . ازنظر
فقه شيعه جهاد ابتدائی منحصرا زير نظر پيغمبر اكرم يا امام معصوم میتواند
صورت گيرد و لاغير . اين چنين جهادی تنها بر مردان واجب است ولی جهاد
دفاعی در همه زمانها بر همه مردم اعم از مرد و زن واجب است .
ايضا جهاد يا داخلی است يا خارجی . اگر گروهی از مردم بر امام مفترض
الطاعة مسلمين خروج كنند آنچنانكه خوارج يا اصحاب جمل و اصحاب صفين
كردند جهاد با آنها نيز واجب است . در فقه ، احكام جهاد و احكام ذمه
يعنی شرائط پذيرفتن غير مسلمان تحت عنوان تابعيت دولت اسلامی ، و
همچنين درباره صلح ميان دولت اسلامی و دولت غير اسلامی به تفصيل بحث
میشود .
. 10 امر به معروف و نهی از منكر . اسلام به حكم اينكه دين اجتماعی و
مسؤوليتهای اجتماعی است و محيط مناسب را شرط اصلی اجراء برنامه آسمانی
و سعادت بخش خود میداند يك مسؤوليت مشترك برای عموم به وجود آورده
است . همه مردم موظفند كه پاسدار فضيلتها و نيكيها و نابود كننده بديها
و نادرستيها باشند .
پاسداری نيكيها به نام " امر به معروف " و ستيزه گری با بديها " نهی
از منكر " ناميده میشود . " امر به معروف و نهی از منكر " در فقه
اسلامی ، شرائط و مقررات و نظاماتی دارد كه در فقه مسطور است .
تا اينجا ده باب عبادات پايان میپذيرد و نوبت عقود میرسد .
نظرات شما عزیزان: